کلاغ پیسه عکه. (برهان) (آنندراج). عکه و کلاغچه. (ناظم الاطباء). اسم فارسی عقعق است. (فهرست مخزن الادویه). کلاژه. قلازار. قلاژار. (حاشیه برهان چ معین). شاید مخفف کلاغ و زاره باشد. و رجوع به زاره شود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلاژ و کلاژه شود
کلاغ پیسه عکه. (برهان) (آنندراج). عکه و کلاغچه. (ناظم الاطباء). اسم فارسی عقعق است. (فهرست مخزن الادویه). کلاژه. قلازار. قلاژار. (حاشیه برهان چ معین). شاید مخفف کلاغ و زاره باشد. و رجوع به زاره شود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلاژ و کلاژه شود
دهی است از دهستان زردلان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 57000گزی جنوب خاوری کرمانشاه و 15000گزی سراب به فیروزآباد. هوای آن سرد و دارای 80 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری می باشد و در آنجا زغال وهیزم تهیه میشود. راه آن مالرو است و ساکنان از طایفۀ بالاوند هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان زردلان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 57000گزی جنوب خاوری کرمانشاه و 15000گزی سراب به فیروزآباد. هوای آن سرد و دارای 80 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری می باشد و در آنجا زغال وهیزم تهیه میشود. راه آن مالرو است و ساکنان از طایفۀ بالاوند هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
مردم نا تراشیده و نا هموار، چوب کنده نا تراشیده که گاه آنرا در پس در اندازند تا گشوده نگردد و گاه سوراخ کنند و پای مجرمان را بدان محکم نمایند: (بر گردن مخالف و بر پای دشمنت نکبت کند دو شاخی و محنت کلندری)، (پور بهای جامی)
مردم نا تراشیده و نا هموار، چوب کنده نا تراشیده که گاه آنرا در پس در اندازند تا گشوده نگردد و گاه سوراخ کنند و پای مجرمان را بدان محکم نمایند: (بر گردن مخالف و بر پای دشمنت نکبت کند دو شاخی و محنت کلندری)، (پور بهای جامی)